گرمای دستت از مهر نبود
گرمای دستام ،دستاتو خیس عرق کرده بود
و من بی خبر از اینکه چقدر دوست داری دستاتو رها کنم
تا تو ، با دستمالی کهنه تمامی محبت دستای من رو محو کنی
...
چه دلیلی وجود داره که دیگران مقیاس اندازه گیری رو برای ما مشخص کنن وقتی با ما فرق دارن؟
من مثل تو نیسم. مقیاس اندازه گیری من با تو فرق داره .
و حتی
خوب من شاید بد باشد برای تو !
چند قدم جلوتر ٬ می ایستی !
آنجا پرتگاه است
من بارها و بارها تا نزدیکی پرتگاه رفته ام
اما
هنوز جرات پریدن ندارم
می دانم روزی از همین پرتگاه اوج خواهم گرفت
---------
امروز روز خوبی بود و در واقع دوستان این روز رو رنگ آمیزی کردند . رنگ خاطرات از بین نمی ره.
روزها می آیند
زمان می گذرد
و ما همراه با ثانیه ها ٬ در گذریم
آنچه از دور می بینیم
غبار خاطراتمان است
.......
عجب گرد و غباری هست اینجا!
دیوانه ام
اما باور کن نه دیوانه ی تو. دیوانه ی این دل صاحب مرده .
-------
پی نوشت :اینا چیزایی هست که یهو فوران می زنه بیرون ونگارنده هیچ قصد خاص و یا عشقولی نداره
صندلی هایی که پیش از این هم بارها و بارها کسانی مثل ما ٬ روشون نشستن .
آدمهایی که پیش از این هم بارها و بارها کسانی مثل ما ٬ اونها رو دیدن.
حرفهای من برای تو مثله چندتا علامت سئوال و تعجب هست . اینو می فهمم .
چون می دونم که حرفای تو هم برای من همینجوریه.
و من هیچوقت یاد نگرفتم چطور تاریخ بخونم .
شاید بیگانه ای باشم از کره ای دیگر ٬ از کهکشانی غریب.
شاید موجودی باشم نه مثل هیچ کس.
شاید فرشته ای از بهشت .
و یا ابلیسی از جهنم.
اما این منم.
=*=*=
هیچ وقت سخنور خوبی نمی شم .
هیچ وقت وکیل خوبی برای خودم نمی شم.
اینهمه حرف می زنم ولی اون حرفی که باید بگم رو نمی تونم.
نوای ژیلا
بی حوصلگی
تکرار بودنی که نمی خواهم
غــمی که بازهم به سراغــم آمده
و خاطره روزهایی که کاش هیچوقت نبودند
....
وگاهی ...
شاید امروز پروانه باشم
اما
دیروز پیلگی خود را
خوب به خاطر دارم
و من در امتداد افق پرواز خواهم کرد
----------------------------------------------
چرا یهو همه چیز با هم اتفاق می افته ؟
پس ما کی راحت می شیم ؟
هنوز ! وقتی خاطراتم را مرور می کنم
زمانهایی را به خاطر می آورم
که به خاطر آنها ٬ هرگز خودم را نمی بخشم
چشمم رو با دست مالیدم تا بهتر ببینم اما فقط غبار دیدم
چشمامو محکم بستم و باز کردم اما غبار تبدیل به تاریکی مطلق شد
دیگه نمی خوام بهتر ببینم
نمی خوام بدونم بعد از این تاریکی چی در انتظارمه