از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

خرگوش - روباه

 

یه خرگوش کوچولوی سپید رو دیدم که آروم رفت خزید توی آغوش یه روباه خیلی جذاب

 

من معتقدم خرگوشه روباهه رو افسون کرده

 

نظرات 5 + ارسال نظر
رفوزه جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:47 ق.ظ http://partizanha.blogsky.com

سلام الی گلی جان .... کلی دنبال وبلاگت گشتم تا از ساغر چرت و پرتی پیدات کردم .... خیلی خوشحالم - می بینم که هنوز می نویسی و با جمله های قشنگ دو سه خطی ات ما رو هم افسون کردی!!! برات آرزوی موفقیت دارم . رفوزه دوست قدیمی

پیرفرزانه پنج‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:08 ب.ظ http://pirefarzaaneh.blogsky.com

روباه جذابشم روباهه حتی اگه افسون شده باشه بازم کلک تو کارشه. تازه حالا جرجیس؟؟ بهتره بخزه توی آغوش یه شیر! آخه شیر پیرش هم شیره! :دی

غربت- داداشت چهارشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:04 ب.ظ http://www.myblog.de/amiru

mazerat mikham in be IQ rabti nadare ke!!??

من خودم و مسعود سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:20 ب.ظ

چه جالب !!

فاطی سه‌شنبه 10 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:47 ب.ظ http://fatik.blogspot.com/

بعدش چی شد.....لطفا یه پست دیگه بنویسید و کاملا تعریف کنید که چی شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد