از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

....

.....................

دقایقی پیش  از شر امتحانا خلاص شدم.

خوب یا بد گذشت. این ترم هم با همه خوبی ها و بدی هاش گذشت مثل بقیه روزهای عمر.

امروز روز هیجان انگیز ناکی هم بود . یادش به خیر اون روزا که می رفتیم ارسنجان توی یک اتوبوس نوشته بود :

تیغ بران گر به دستت داد چرخ روزگار

هر چه می خواهی ببر اما نبر نان کسی

:دی

ربطشو شماها نمی دونید ....

 

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
علی پنج‌شنبه 13 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:25 ق.ظ http://www.telectronic.blogsky.com

سلام
مطالب جالبی بود

[ بدون نام ] چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:15 ب.ظ

سلام
بابا نمی خوای
به همشهرییت

سر بزنی
نه؟!!!
چشمک با چپیه
فدات بای بای بای

kenko چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 07:12 ب.ظ http://www.kenko.blogfa.com

اول

مرضیه چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 02:44 ب.ظ

اینقدر دلم برا اونایی که امتحان دارن میسوزه.

آزیتا چهارشنبه 12 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 08:56 ق.ظ http://azi.blogsky.com

سلام الهام جان
بیا پیشم که منتظرتم

پیرفرزانه دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:58 ب.ظ http://pirefarzaaneh.blogsky.com

خسته نباشی
آخیش خوبیش به همینه که میگذره
:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد