ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
...
چقدر از حجم اندوه تو می ترسم
چقدر از شط گیسوی خروشانت
و مثل بره ای از شانه ی کوه تو می ترسم
به قدری دوستت دارم
که در اوج نمازم
لانه ی شاهین شبگرد قنوت توست
خمم از حسرتت اما لبم مهر سکوت توست
و مثل کودکان تشنه لب در ظهر تابستان
نگاه حسرتم بر شاخه های سرخ توت توست
من از مهر تو کین خوردم
و از زلف تو چین خوردم
و از آن لحظه ای که پا نهادم در ره عشقت
زمین خوردم
...
بخشی از یک خاطره که مرورش همیشه دوست داشتنی هست
سلام!
..... و خواندنش همیشه ضروری است!
خاطره زیبایی بود.
موفق باشی
صدر
چه خاطره زیبایی...یادت باشه واسه من تعریف کنی
خوب خود خاطره رو مینوشتی :دی