از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

خاطره


پرسه زدن در کوچه باغ خاطره را رها نمی کنم 

اما 

این کوچه های نو ساخت، باید خاطره ساز لحظه هامان شوند 

اینبار

کفش های راحتی ام را میپوشم 

جرعه ای آب و قدری خنده در کوله پشتی میگذارم 

و کوچه هایی را قدم میزنم که 

تازه ی تازه اند 

مثل برف پا نخورده ی زمستانِ سرد

میروم و میخندم و 

گاهی ،

برمیگردم 

به جا پای به جا مانده ، 

به خاطرات مینگرم 

به لبخند هایی که بر زمین ریخته و سبز شده 

و اینجا کوچه باغهای خاطره ی تازه من خواهند شد

تمام دنیا را خاطره باران خواهم کرد


20150431

940209

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد