از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

روزهای بدی که روح را می خراشد

گاهی از هر چه داری خسته می شوی  

گاهی همه چیزهای دنیا دلزده ات می کنند  

گاهی عمیقا غمگینی  

و گاهی با همه دنیا قهری  

من شکسته ام  

من آسیب دیده ام  

من ضربه از اعتماد خورده ام  

و امروز اینجا نشسته ام و دلم به حال خودم می سوزد  

جایی برای حرف زدن نیست  

برای فریاد کشیدن  

تنها راه رهایی من نوشتن است  

با این کلید هایی که صدای "تق تق " شان هم نمی تواند سکوت بی رمق ذهنم را پاره کند 

 

من تنهای تنهایم