از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

دلم تغییر میخواد

 

روزهای پایانی سالی است که هزاران هزار بار گفتم «خسته شده ام »‌«خسته ام» 

پایان سالی است که هزاران بار خواندم از نگاهت که خسته ای 

سالی که دویدیم و دویدیم 

سالی بدون شادی  

سالی تنها با یک رنگ ... آن هم سبز 

سالی پر از نگرانی ... حتی تا لحظه آخر

سالی با یک دنیا کار ناتمام  

یک دنیــــــــــــــــــــــــــــا 

بدون تردید می گویم سال بدی بود امسال  

سال بدی بود.... 

 

  

و آرزو می کنم سالی داشته باشیم پر از آرامش  

سالی پر از شادی  

پر از تغییر

پر از پیروزی  

پر از هرچه خوبی  

و با یک رنگ متحد

 

نظرات 3 + ارسال نظر
علی سه‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:58 ب.ظ

سالی پر از اتفاق.کلکسیونی از اتفاق.واقعاْ برایمان سنگین بود و سخت.

قصه گو شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:23 ق.ظ http://khodetbash.blogfa.com

هوای ریه هایت را بیرون ده و گوش بسپار به صدای نغمه ی بهار
سلام دوست عزیز...
خوشحال میشم تبادل لینک کنیم
منتظر حضور سبزت هستم

بالا افتادن دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:11 ب.ظ http://haleh.blogsky.com

دقیقا منم همین احساس رو دارم..سالی که گذشت اصلا معلوم نشد چطوری گذشت..بی فایده و بی فایده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد