از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

سکوت کن

این‌جا و هر کجای دگر را سکوت کن

از ما دگر گذشت، تو اما سکوت کن

دیوار و موش و گوش مثل نیست ای رفیق

جدی بگیر باد صبا را سکوت کن

با دست خود بهانه به دست خدا مده

در چارچوب خشک چلیپا سکوت کن

دیروز را به یاد بیاور که تجربه است

امروز را به خاطر فردا سکوت کن

خاموشی است پاسخ گفتار ابلهان

با دشمنان به جای مدارا سکوت کن

از استکان آخر این داستان بترس

در کوچه‌های خاکی کوبا سکوت کن  

 

منبع  

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سانیا یکشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:01 ق.ظ http://banuye.blogsky.com/

ممنون که این شعر رو گذاشتی
یاد همه سکوت هام افتادم
همه سکوت ها
سکوت..
مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد