یک چیزی نوشتم ولی نتونستم آپ کنم . قایمش کردم واسه خودم . گذاشتم پیش بقیه که اجازه انتشار ندارن
سال دریایی و زندگی دریایی داشته باشید
من باهارم تو زمین
من زمینم تو درخت
من درختم تو باهار
ناز انگشتای بارون تو باغم می کنه
میون جنگلا تاق ام می کنه
تو بزرگی مث شب
اگه مهتاب باشه یا نه تو بزرگی مث شب
خود مهتابی تو اصلا ، خود مهتابی تو
تازه ، وقتی که بره مهتاب و هنوز
شب تنها باید راه دوری رو بره تا دم دروازه روز ـ
مث شب گود و بزرگی مث شب
تازه ، روزم که بیاد تو تمیزی مث شبنم
مث صبح
تو مث مخمل ابری ، مث بوی علفی
مث اون ململ مه نازکی
اون ململ مه که رو عطر علفا
مث بلا تکلیفی
هاج و واج مونده مردد
میون موندن و رفتن
میون مرگ و حیات
مث برفایی تو
تازه آبم که بشن برفا و عریون بشه کوه
مث اون قله ی مغرور بلندی
که به ابرای سیاهی و به بادای بدی می خندی . . .
من باهارم تو زمین
من زمینم تو درخت
من درختم تو باهار
ناز انگشتای بارون تو باغم می کنه
میون جنگلا تاقم می کنه
احمد شاملو
سلام.
آپم. بهم سر بزن. خوشحال میشم.
آفتاب قشنگه
مهتاب قشنگه
پلنگه چشم قشنگه
من مث خودم
تو مث خودت
مث بلاتکلیفی
هاج آ واج
با عطر علفا
الی.. گلی.. تا.. به.. تا
________________________________
قشنگ بود؟!!
سلام الی گلی جان ...
خیلی خوشحال شدم کامنتت رو دیدم
بعد از شاید یه سال!!
هر از گاهی به وبلاگت سر میزنم.. و خیلی خوشحالم که هنوز هم می نویسی .... برات آرزوی موفقیت دارم
فعلاً ...
سکوت سرشار از ناگفته هاست...
-کوه با اولین سنگ آغاز می شود
و انسان با اولین درد.
... من با اولین نگاه تو آغاز شدم.
شاملو
... زمین باران را صدا می زند
من تو را ...