از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

آبی خاکستری سیاه

دیروز یک ماهه شدم و امروز دو ساله...

...

در شبان غم تنهایی خویش
عابد چشم سخنگوی توام
من در این تاریکی
من در این تیره شب جانفرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
گیسوان تو پریشانتر از اندیشه ی من
گیسوان تو شب بی پایان
جنگل عطرآلود
شکن گیسوی تو
موج دریای خیال
کاش با زورق اندیشه شبی
از شط گیسوی مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم
کاش بر این شط مواج سیاه
همه ی عمر سفر می کردم
من هنوز از اثر عطر نفسهای تو سرشار سرور
گیسوان تو در اندیشه ی من
گرم رقصی موزون
کاشکی پنجه ی من
در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می جست
چشم من چشمه ی زاینده ی اشک
گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود
شب تهی از مهتاب
شب تهی از اختر
ابر خکستری بی باران پوشانده
آسمان را یکسر
ابر خکستری بی باران دلگیر است
و سکوت تو پس پرده ی خکستری سرد کدورت افسوس سخت دلگیرتر است
شوق بازآمدن سوی توام هست
اما
تلخی سرد کدورت در تو
پای پوینده ی راهم بسته
ابر خکستری بی باران
راه بر مرغ نگاهم بسته
وای ، باران
باران ؛
شیشه ی پنجره را باران شست
 از دل من اما
چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
...

اینم اگه دوست دارید این قصیده و درآمد زیباش رو کامل بخوید

نظرات 4 + ارسال نظر
پیرفرزانه یکشنبه 11 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 11:54 ق.ظ http://pirefarzaaneh.blogsky.com

تفلدت مبارک

فرمهر شنبه 10 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:09 ب.ظ http://farmehrf.persianblog.ir

از دل من اما ...// شنیدی این شعر رو که محمد نوری آوازش کرده؟اگر نه حتما بشنو.

ساغری چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:40 ق.ظ http://www.saghariii.com

من کلی هیجان دارم واسه ۵شنبه :دی

پیرفرزانه سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:34 ق.ظ http://pirefarzaaneh.blogsky.com

ای بودونی چرو خانه کوچیک ما سیب نداشت؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد