از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

:(

 

در پیش چشم دنیا

دوران عمر ما

یک قطره در برابر اقیانوس

در چشمهای آنهمه خورشید کهکشان

عمر جهانیان

کم سو تر از حقارت یک فانوس

-----

تنفر توی وجودم اومده متاسفانه

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ایلیاد دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:58 ب.ظ http://since1989.blogsky.com

مهربانی را که سپردم سر یکتایی تو!
ندیدی که همه آدمها،
همه ساعتها، هم،
کمرنگ شده اند؟

ایلیاد دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:56 ب.ظ http://luna.blogsky.com/

مهرها را که سپردم سر یکتایی گل!
ندیدی که همه آدمها،
همه ساعت ها هم،
بی رنگ شدند؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد