از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

مرگ موقت ما

 

شاید این روزها بگذره اما طعم گیلاس فراموش نمی شه .

...

شاید مدتی گرد مرگ روی صورتم پاشیده شود ٬ اما من بازهم زنده می شوم...

 

نظرات 6 + ارسال نظر
parisa چهارشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:07 ب.ظ http://azabrhambalatar.blogspot.com

ya V will never forget the test . V JUST think so

amir سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:39 ب.ظ http://www.myblog.de/amiru

momken ast modati goshne basham,vali badan eshteha nadaram!!!

ساغری یکشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:10 ق.ظ http://www.saghariii.com

الهام نومیریا .... (‌ چند بار گفتم هر روز صبح صورتت رو بشور )

فاطی سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 07:22 ب.ظ http://fatik.blogspot.com/

اصلا کدوم نامردی گرد مرگ رو تو صورتت پاشیده آبجی؟؟بگو حالشو بگیرم

نوپا سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:17 ق.ظ http://www.taheri.blogsky.com

قسم به هر که عاشقه , خدا کند بیایی

رو شونه های گرمت
بهار بی صدایی
از خواب خوش پریدم
ای مهربان کجایی

بی تو منی شکسته
گسسته و یه خسته
شاید رسی , برایم
یه همدم و صفایی

بر قایقی شکسته
کجا کنم نگاهت
از ترس صید طوفان
آنجا مرا خدایی

از رنج و سختی راه
دل خسته و مریضم
در آرزوی دیدار
آنوقت مرا شفاهی

از بس که دور دورم
ز دیدنت شکستم
حالی دیگر ندارم
زبس که بی وفایی

تو سایبون عشقت
بیا مرا صدا کن
قسم به هر که عاشقه
خدا کند بیایی

***
(نوپا)

فرشته عاشق سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:04 ق.ظ http://ashkedel.blogsky.com

هستم اگر می روم
گر نروم نیستم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد