از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

موش کوچولو


موش کوچولوم ٬ وقتی شکمشو فشار می دم لپاش قرمز می شه و بعد از یه مــــــــــــــــــــــــــاچ طولانی می گه  i love you


--------------
* حالم خوب نیست . غمگینم . چی کار کنم ؟
نظرات 5 + ارسال نظر
فرید جمعه 22 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:11 ق.ظ http://pashew.mihanblog.com

سلام ..
تبریک میگم خیلی زیبا بود امید وارم که همیشه موفق و سر بلند باشید
به ما هم سر بزنید خوشحال میشم

هنوز نمیگم پنج‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:59 ب.ظ

اگر تنهاترین تنها شوی باز هم خدا هست... اگر غمگین ترین هم شوی باز هم خدا هست!!
جدی میگما

GHORBAT پنج‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:52 ب.ظ http://www.myblog.de/amiru

mishnasamesh mooshoore,hamooni nist ke david too soorakh ,khargooshe goft AKHH?

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:06 ق.ظ

سراغ یه دوست قدیمی رو بگیر

*پرنسس* سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:49 ق.ظ http://yasesefid.blogsky.com

زیر غبار آیینه هنوز
رد محوی از پرواز شاپرکها هست
و ماه نقره یی
هنوز
نگاهش را بر دشتهای بی انتها گسترانده است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد