گریز و درد
رفتم ٬ مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی بجز گریز برایم نمانده بود
این عشق آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود
رفتم ٬ که داغ بوسه ی پر حسرت ترا
با اشکهای دیده ز لب شستشو دهم
رفتم که نا تمام بمانم در این سرود
رفتم که با نگفته به خود آبرو دهم
رفتم ٬ مگو ٬ مگو ٬ که چرا رفت ٬ ننگ بود
عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما
از پرده ی خموشی و ظلمت ٬ چو نور صبح
بیرون فتاده بود بیکباره راز ما
رفتم که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم
در لابلای دامن شبرنگ زندگی
رفتم ٬ که در سیاهی یک گور بی نشان
فارغ شوم ز کشمکش و جنگ و زندگی
من از دو چشم روشن و گریان گریختم
از خنده های وحشی طوفان گریختم
از بستر وصال به آغوش سرد هجر
آزرده از ملامت وجدان گریختم
ای سینه در حرارت سوزان خود بسوز
دیگر سراغ شعله ی آتش ز من مگیر
می خواستم که شعله شوم سرکشی کنم
مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیر
روحی مشوشم که شبی بی خبر زخویش
در دامن سکوت به تلخی گریستم
نالان ز کرده ها و پشیمان زگفته ها
دیدم که لایق تو و عشق تو نیستم
... فروغ فرخزاد ...
معنی دانستن این که چه باید بود با معنی دانستن این که چه باید داشت خیلی فرق داره
وب لاگ قشنگی داری به منم یه سری بزنی خوشحال میشم
سلام
شعر بسیار زیبایی بود (:
سلام. شعر زیبایی بود . خوشحالم که با وبلاگ شما آشنا شدم . شما هم اگه دوس داشتین از اون ورا بیاین
اولا احساساتی نبودی ... چی شده کلک ؟؟... دلت سُریده ؟
bezan too khaki ke ghamsoor oomad(nake fekr koni dare meeyada oomad)
تیریپ نیا! تابلوِ که بلد نیستی!
الهام عزیزم از خوندن این شعر منم دلم گرفت می تونم به جرءت بگم یکی از زیباترین شعرهای زندگیم بود که خوندم دووس جوویم ایشالا همیشه تو زندگیت موفق باشی و لبت پر از خنده باشه که جز این چیزی واسه من بالاتر نیست
خیلی عالیه...
۲۰ ـ۲۰ـ
سلام دوست عزیزم
این سایت که به شما معرفی می کنم راه کسب درامد واقعی از اینترنت است بدون اینکه اصلا پولی بدهید فقط با یک ثبت نام ساده صاحب درامد شوید . ارزش امتحان کردن را دارد
http://doostibadaramad.blogsky.com