از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

از زبان من

اینجا یک زن مینویسد، یک زن کاملا معمولی

کدوم پرواز


به پایان رسیدیم ٬ نکردیم آغاز
فرو ریخت پرها ٬ نکـــردیم پرواز

این روزا حس پرواز که خوبه ٬ حس راه رفتن هم ازم گرفته شده بود . همه وجودم شده بود یه علامت سئوال گنده . که البته هنوز هم هست. اما می خوام پرواز کنم . اوج بگیرم . طوفان به پا کنم . میخوام با زنده بودنم ٬ شاد بودنم حس زندگی بدم .
فکرمی کنید می تونم ؟

--------
شاخ امتحانارو هم که شکستم . خدا کنه نمره ها کمرمونو نشکنن .
التماس ۲ آ دارم از ۲ استاد باقیمانده

بعد از مدتی دوری از وبلاگ ٬ دیگه بلد نیستم چیزی بنویسم.

اگه خدا بخواد می رسم خدمتتون
نظرات 4 + ارسال نظر
ماهی دودی جمعه 17 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 05:42 ق.ظ http://mahidoodi.com

برو خودت رو از ارتفاع پرت کن پایین و ۴ تا بال بال بزن وقتی هم میخوری زمین این علامت سواله صاف میشه و میشه علامت تعجب!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 10:06 ب.ظ

استاد همین حس دادنی مسخره

غربت پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:35 ب.ظ

man ham mikham havapeyma besazam;)

من خودم و مسعود پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:04 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com

سلام
ممنون که با یادم بودی

راستی فردا ( جمعه ۱۷تیر ) یه قرار عمومی داریم ( هشتمین قرار )
ساعت ۶ بعدازظهر . کافی شاپ پارک ملت ( کنار دریاچه )

http://1st-gharar.blogsky.com یه سری بزن (:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد